جامی هروی
روضهٔ ششم (در مطایبه)
بخش ۳۵: زنی از شوهر خود شکایت پیش قاضی برد که مرا یک لحظه فارغ نمی گذارد نه در خلا و نه در ملا و نه در وقت خمیر کردن و نه در وقت نان پختن و نه در وقتی که روزه می دارم و نه در وقتی که نماز می گزارم. شوهرش گفت: من تو را از برای این خواسته ام
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
زنی از شوهر خود شکایت پیش قاضی برد که مرا یک لحظه فارغ نمی گذارد نه در خلا و نه در ملا و نه در وقت خمیر کردن و نه در وقت نان پختن و نه در وقتی که روزه می دارم و نه در وقتی که نماز می گزارم. شوهرش گفت: من تو را از برای این خواسته ام. زن گفت: ایهاالقاضی حسبة لله که تعیین کن که در شبانه روزی چند بار با من نزدیکی کند تا من بدانم و خود را بر آن راست گیرم. قاضی گفت: ده بار! زن گفت: طاقت این ندارم گفت: نه بار! گفت: طاقت ندارم و همچنین می گفت تا به پنج بار رسانید. زن گفت: طاقت این نیز ندارم قاضی گفت: وای بر تو نمی خواهی که این مسکین را هیچ بهره ای باشد. زن گفت: راضی شدم! مرد گفت: ای قاضی بفرمای تا کسی را کفیل خود کند، زن گفت: اینک قاضی مسلمانان کفیل من است. قاضی گفت: ای زانیه می خواهی که از وی بگریزی و مرا در دست وی اندازی تا آنچه با تو می کند با من کند! برخیز و بیرون رو که لعنت خدای بر تو باد. در وایه های نفس وکیل کسی مشو ترسم که با هزار عزیزی شوی ذلیل تن در دهد به قحبگی آید چو وقت کار هر پاکدامنی که شود قحبه را کفیل جامی هروی