فرخی یزدی
غزل ها
شماره ۱۸۹: دل ز غم یک پرده خون شد پردهپوشی تا به کی؟
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دل ز غم یک پرده خون شد پرده پوشی تا به کی؟ جان ز تن با ناله بیرون شد خموشی تا به کی؟ چون خم از خونابه های دل دهان کف کرده است با همه افسردگی این گرم جوشی تا به کی؟ درد بی درمان ز کوشش کی مداوا می کند ای طبیب چاره جو بیهوده کوشی تا به کی؟ پیرو اشراف دادِ نوع خواهی می زند با سرشت دیو دعوی سروشی تا به کی؟ مفتخور را با زر ملت فروشی می خرید ای گروه مفتخر ملت فروشی تا به کی؟ رنگ بی رنگی طلب کن ساده جویی تا به کی؟ مست صهبای صفا شو باده نوشی تا به کی؟ فرخی یزدی