فرخی یزدی
غزل ها
شماره ۱۶۱: در میکده گر رند قدح نوش نبودیم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در میکده گر رند قدح نوش نبودیم همچو خم می اینهمه در جوش نبودیم یک صبح نشد شام که در میکده عشق از نشئه می بیخود و مدهوش نبودیم از جور خزانیم زبان بسته وگرنه هنگام بهار این همه خاموش نبودیم یک ذره اگر مهر و وفا داشتی ای مه از یاد تو اینگونه فراموش نبودیم در تهمتنی شهره نگشتیم در آفاق گر کینه کش خون سیاووش نبودیم چون شمع سحر مردن ما بود مسلم گر زنده از آن صبح بناگوش نبودیم ما پاکدلان را غم عشقت چو محک زد دانست چو سیم سره مغشوش نبودیم فرخی یزدی