فرخی یزدی
غزل ها
شماره ۱۵۷: روزگاری شد که سر تا پا دلی غمناک دارم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
روزگاری شد که سر تا پا دلی غمناک دارم همچو صبح از دست غم هر شب گریبان چاک دارم من تن تنها و خلقی دشمن جانند، اما دوست چون شد دوست با من کی ز دشمن باک دارم آتش غم داد بر باد فنا بنیاد هستی اینک از آن شعله در چشم آب و بر سر خاک دارم پاکبازم در قمار عشق هر چند، ای حریفان پیش پاکان دامنی با پاک بازی پاک دارم شش جهت از چار سو شد چون قفس بر طایر دل این دو روز عمر عزم سیر نه افلاک دارم فرخی یزدی