بهاءُالدّین وَلَد
جزو اول
فصل 83
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ صَلْصَالٍ کَالْفَخَّارِ وَ خَلَقَ الْجَانَّ مِنْ مَّارِجٍ مِّنْ نَّارٍهر کسی را در خود قرار باید گرفتن و در کوی اعدا فرو نباید آمدن تو خاکی به آبت باید ساختن چنان که باد به آتش سازد و انبان دلت را سر به نظر مگشای تا از دهانت باد سخن وزان نشود و غبار خیراتت را پریشان نکند چنان که نباتی نروید صلصال باش تا دست بر تو نزنند در بانگ مه آی و افکنده باش تا که همه نبات از تو روید و از آتش نسوزد اندیشۀ تو از حال خود و از حال متعلقان خود آتش توست تو خود را فراموش کن و از احوال خود می ندیش تا آتش تو کشته شود به مقام خود بازآیی در این جهان خاموش و افکنده باش تا در تو امید آن جهانی قرار گیرد زیرا که سبزۀ خرمی دل از خاکی شدن باشد و از آتش منظرها بگذر و چشم دل را نگاهدار تا پرخاشاک [نشود] که غُضُّواْ عَنْ هَویَّ اَبْصَارَکُمْتا به پل صراط برسی و آسان برگذری و به بهشت پیوسته شوی و بهشت آن است که از این معانی کمال و خوشی بباشد تو را بی ‏اوصاف نقصانی که در دار دنیاست هرگاه که مستغرق خوشی شدی که دگر هیچ وصف نقصان را نبینی آن صفت بهشت باشد وَاللهُ اَعلَم. بهاءُالدّین وَلَد