بهاءُالدّین وَلَد
جزو اول
فصل 70
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
أَفَمَنْ شَرَحَ اللهُ صَدرَهُ لِلْإِسْلَامِ‏در عالم ظاهر سینۀ آسمان را گشاده کردیم یعنی به نور ستارگان و آفتاب و ماه گشاده کردیم و همه نوای زمین که خاک تیره است از اوست هرچه در جهان پیرایه است از تبسّم شیرین آفتاب است تا بدانی که نور صدر مُنشرحان‏که ابدال‏اند چه نواها می‏ دهند مر عاصیان را تو در قبض و قساوت زمین می ‏نگر و در شرح صدر آسمان می ‏نگر و در قبض و قساوت دل عصاتمی ‏نگر و در بی ‏مزگی ایشان می‏ نگر و در روح و راحت اصحاب مشروح الصدر نظر می‏ کن خاک را چه خبر که رونق او از آسمان است و بی ‏باکی را چه آگاهی است که بقای [وی‏] به سبب نیکان است آخر از شهر سما به ولایت سباء زمین چندین هزار کاروان سرمایه می‏ آرند آخر از بهر چیزی می ‏آرند تا خرید و فروخت کنند و چیزی برند و همارا نگذارند و رایگان چیزی نبرند اعمال برند و عقل و روح برند و اجزای تنت‏را کی افکنده بمانند بلکه به تبرّک همه از این تربت یعنی از خاک تو ببرند اگر چه تو آب را در حوض و آوند بازداری تا به دست تو بیمار شود و رنگ و مزه بگرداند امّا به تدریج حُفره برانزمین را و عیّارپیشگان هوا را و ربایندگان تیزی آفتاب را بفرستند تا او را از دست تو بیرون کنند و ببرند و به موضع او رسانند به همان جای که آمده است این عقل و روح و رنگ و بوی از کدام حضرت آمده است همان جای بازرود وَ إِلَی اللهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُعجبم می ‏آید که خاک ولایت زمین را به توبرۀ سمند تقدیر به عرصۀ افلاک می‏ کشند و از مؤمن عجب است که یاد سما نکند و عجب است از قرآن خوانی که هیچ خبر ندارد از قرآن که فرمود وَ فِی السَّمَاءِ رِزْقُکُمْ وَ مَا تُوْعَدُوْنَ‏مگر تردّد است او را در علیّین مگر او به گمان شنیده است این را وَ کَذَلِکَ نُرِیْ إِبْرَاهِیْمَ مَلَکُوْتَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرضِ‏مگر او در این آیت خلافی روا داشته است که‏ وَ رَفَعنَاهُ مَکَاناً عَلِیّاًمگر قبض کردنعیسیرا به آسمان منکر است مگر سُبْحَانَ الَّذِیْ أَسْرَی بِعَبْدِهِ‏را به هرزه شنوده است مگر ندانسته کهآدمرا از راه سما به بهشت بردند اَسْکُنْ أَنْتَ وَزَوْجُکَ الْجَنَّةَاکنون هبوط جایی باشد که صعود باشد مگر امیدی نمی‏ دارند که کارهای او را بالا برند و به سما افکنند جو و گندم را که بکوبند آن را تلف نشمرند چو از آن کوفتگی اجزای حیوان می‏ شود و گل را اگرچه آب کنند او را به کمال حال می‏ رسانند پس خلق را چون جو و گندم که می‏ کوبند آخر ایشان را هم به جایی برند و به کمالی برسانند وَاللهُ اَعلَم. بهاءُالدّین وَلَد