بهاءُالدّین وَلَد
جزو اول
فصل 64
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
قَالَ الَنَّبُّی عَلَیْهِ السَّلَامُ تَرکُ ذَرَّةٍ مِمَّا نَهْیَ اللهُ خَیْرٌ مِنْ عِبَادَةِ الثَّقَلَیْنِ، عمری که تنۀ او به اجتناب از منهیّ و اقامت فرایض برآید تنۀ آن درخت استوار باشد و اگر اجتناب از مناهی نباشد فرایض و تطوّعات و تسبیح هاش همچون درخت کدو باشد که زود بر شاخ بر دَوَد و سبز نماید ولکن به اندک باد وسوسه خشک شود. او معناه خیر من عبادة الثقلین، آنکه پریان و آدمیان مر یکدیگر را خدمت کنند ایشان را آن سعادت و آن مصلحت حاصل نشود که در ترک منهیّات شود اَلْحَیُّ الْقَیُّوْمُ‏ یعنی که حیات هر حالتی بقا ندارد تحیت زندگانی دادن الله است. اکنون در عالم حیات درآیم و نظر کنم که چند نوع حیات داده است و در ماهیّت حیات نظر کنم که چگونه است و آن معلوم نمی‏ شود مگر به مثال و صور، مردم در آن خیره می‏ بمانند چنان که ذات الله به مثال صفات و مُحدَثات وقوف می‏ دهد سرایر را و صور خیالات ادراکات خوش و ناخوش از حساب حیات نیست. لَا یَمُوْتَ فِیْهَا وَ لَا یَحیَی‏ و صور حیات یکی است و سبزه ها و عشق ها و تازگی ها و آب های خوش و تفاوت حالاتشان و تازگی اجزای آدمی و حور بهشت در هر نوعی از این ها که نظر کنم می ‏بینم که حیات بر حیات است لا الی نهایه و در هر اجزای خود قبول آن حیات ها را تصوّر می‏ کنم و می ‏گویم که ای روح از حیات خود به حیات الله رو و به هر کدام نوع مثال که الله حیاتت را اشارت کند بدان نوع مشغول می‏ شو و عمر را بدین می‏ گذار و در دقایق آن نظر می‏ کن و خوش می‏ باش وَاللهُ اَعلَم. بهاءُالدّین وَلَد