نیر تبریزی
غزلیات
شمارهٔ ۱۴۲: بر آن سری که بگیری ز لعل او کامی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بر آن سری که بگیری ز لعل او کامی شراب نوش که در عین پختگی خامی براه بادیه شرط است سر قدم کردن اگر بکعبۀ گوش به بندی احرامی نسیم صبح خدا را تو محرم رازی ببر زما به سر کوی دوست پیغامی که آخر ای بت نامهربان من چه شود که خواجۀ برد از بنده بر زبان نامی بخاکپای تو تا جان کنم نثار ایدوست بسوی پرستش رنجور غم بنه کامی میان حلقۀ زلفی فتاده دل که از او پدید نیست نه آغازی و نه انجامی رهت بصومعه ندهند زاهدان نیر قدیم بدیر مغان نه که رند بدنامی نیر تبریزی