صغیر اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۳۹۲: ای میفروش گر نظری سوی ما کنی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای می فروش گر نظری سوی ما کنی از یک نظاره حاجت ما را روا کنی مائیم دردمند و توئی عیسی زمان باید که درد خسته دلانرا دوا کنی چون نیست بر می تو بهائی در این جهان اکرام آن به باده کشان بی بها کنی وان جان و سر که گیری و آنگاه می دهی منت نهی چرا که فنا را بقا کنی میخانهٔ تو وقف و بنازم به همتت کاین کار را برای رضای خدا کنی هر صبحگاه میرسدم بر مشام جان آن بوی می که همره باد صبا کنی گر زر مس وجود ز جودت شود رواست تو خاک را به یمن نظر کیمیا کنی گر نیستی تو مظهر لطف خدا ز چیست بینی ز ما خطا و مزید عطا کنی داری اگر ز لطف نظر جانب صغیر سلطانی و تفقد حال گدا کنی صغیر اصفهانی