صغیر اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۳۵۲: گریم بکار دل من و دل هم بکار من
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گریم بکار دل من و دل هم بکار من این است روزگار دل و روزگار من گفتم که اختیار دل آرم بکف کنون بینم که هست در کف دل اختیار من بس در دل است داغ عزیزان عجب مدار گر بعد مرگ لاله دمد از مزار من با اینکه ناامید ز خویشم بلطف دوست دارد امیدها دل امیدوار من آتشکده است سینهٔ من خواهی ار دلیل اینک حرارت نفس شعله بار من گر هستی اعتبار فزاید چه حکمتست کافزوده نیستی به جهان اعتبار من در انتظار یارم و ترسم بسر رسد عمر من و بسر نرسد انتظار من هر شب بیاد ان مه بی مهر تا سحر خون میچکد ز دیدهٔ اختر شمار من جور رقیب و فتنهٔ دور زمان صغیر سهل است لیک باشد اگر یار یار من صغیر اصفهانی