صغیر اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۳۳۰: عشق یارب چه قماریست که نشناختهایم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عشق یارب چه قماریست که نشناخته ایم با وجودیکه به نزدش دل و دین باخته ایم یوسفا ما به تماشای ترنج ذقنت دست ببریده و بر خویش نپرداخته ایم گرچه هم پنجهٔ شیریم بهنگام مصاف پیش آهوی دو چشمت سپر انداخته ایم بر تن ما نکند آتش دوزخ اثری که بآتشکدهٔ عشق تو بگداخته ایم ای صبا چند پریشان کنی آن گیسو را ما برای دل خود خانه در آن ساخته ایم دست صاحب علمی کرده علم قامت ما ورنه ما رایت هستی نه خود افراخته ایم عمر معدوم شد و هیچ نگفتیم صغیر که بمیدان وجود از چه سبب تاخته ایم صغیر اصفهانی