صغیر اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۲۹۸: نه ملک دان سبب افتخار خویش و نه مال
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نه ملک دان سبب افتخار خویش و نه مال که این بود ز فنا ناگزیر و آن ز زوال بدولتی که ندارد فنا اگر داری بناز بر همه و آن هست علم و عقل و کمال بطبع اهل دل ار بایدت شدن مطبوع بدان که دیده دل بنگرد بحسن خصال برآر از دل خود ریشهٔ عداوت را که این شجر ثمرش نیست غیر رنج و ملال در وفا و محبت بکوب تا که شود گشوده بر رخت از هر طرف در اقبال جهان و هر چه در آن هست زیر پر گیرد اگر همای محبت ز هم گشاید بال صغیر به ز محبت گهر نمی یابی ببحر فکر کنی غور اگر هزاران سال صغیر اصفهانی