صغیر اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۲۹۰: صد شکر فارغم ز تماشای باغ و راغ
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
صد شکر فارغم ز تماشای باغ و راغ کز یاد گلرخی است مصفا دلم چو باغ صد چاک باد همچو گل از نیش خار غم هر دل ز عشق یار ندارد چو لاله داغ دارند جلوه ماه و شان پیش یار من گر پیش آفتاب دهد روشنی چراغ از زلف او سراغ دل خویش میکنم آری کند ز گمشده اش هر کسی سراغ جانم ز زهد خشگ ملولست ساقیا لطفی کن وزباده مرا ساز تر دماغ یکباره از دو جرعهٔ می سوخت هستیم ساقی چه باده بود مرا ریخت در ایاغ پیوسته نام می بری از خویشتن صغیر گر عاشقی ز خویش نداری چرا فراغ صغیر اصفهانی