صغیر اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۲۸۷: بی دوست دست میندهد بهر ما نشاط
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بی دوست دست می ندهد بهر ما نشاط الا به وصل دوست نداریم انبساط هر دم که با حبیب نشینیم فارغیم از خوف و امن و راحت و محنت غم و نشاط آن کس که کرد طی ره باریک عشق را گو شاد باش زانکه گذر کردی از صراط مربوط شد به عالم انسانیت یقین با اهل عشق یافت هر آن کس که ارتباط زاهد مگو فسانه که بیزار شد دلم غیر از حدیث عشق ز هر گونه اختلاط ای آن که آرزوی سلیمانیت بود برگو که در کجاست سلیمان چه شد بساط در آرزوی منزل مقصود سوختیم خرم دمی که رخت ببندیم زی رباط سوی خدا گریخت صغیر از خودی بلی جز بر محیط رو به کجا آورد محاط صغیر اصفهانی