صغیر اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۲۵۳: ساقی از رطل گران دوش سبکبارم کرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ساقی از رطل گران دوش سبکبارم کرد تهی از خویش به یک ساغر سرشارم کرد کاش از این زودتر ام وختی استاد مرا پیشهٔ عشق که وارسته ز هر کارم کرد عجب از صورت زیبای تو ای معنی حسن که تماشای تو چون صورت دیوارم کرد جلوه داد آن که گل روی ترا در نظرم سیر از سیر گل و گردش گلزارم کرد بیشتر دارمت از جان خود ایدوست عزیز گرچه عشقت ببر خلق جهان خوارم کرد شکرلله شدم آزاد ز هر دام که بود تا که تقدیر بدام تو گرفتارم کرد سالها معتکف صومعه بودم آخر عشقت انگشت نمای سر بازارم کرد فخرم این بس بدو عالم که خدا همچو صغیر یکجهت بندهٔ درگاه ده و چارم کرد صغیر اصفهانی