صغیر اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۲۲۹: می بنوش اکنون که چون هنگام محشر میشود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
می بنوش اکنون که چون هنگام محشر میشود تاک طوبی گردد و خمخانه کوثر میشود نوش آندردی که چون در ساغر صافش کنی عکس موجودات عالم نقش ساغر میشود زاهدان از زهد خشک و ما بمی تر دامنیم آتش آیا شعله ور در خشگ یا تر میشود جان برقص آید مدامم زانکه هر سو بنگرم پیش چشمم صورت جانان مصور میشود چون معلق زلف او دیدم بآذرگون عذار شد یقینم کافران را جا در آذر میشود کوهکن زد تیشه بر سر خویش را از پا فکند تا بدانی طی راه عشق از سر میشود نگذری تا در ره جانان ز جان خود صغیر کی حیات جاودان بهرت میسر میشود صغیر اصفهانی