صغیر اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۲۲۱: هر زمان زلف چو زنجیر توام یاد آید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر زمان زلف چو زنجیر توام یاد آید دل دیوانه ام از غصه به فریاد آید کبک قد تو مگر دیده که در طرف چمن خنده اش بر قد سرو قد شمشاد آید ز آه من روی تو افروخته گردد آری گردد افروخته آتش چو بر آن باد آید من که بی یاد مه روی تو نتوانم بود چه شود کز منت از مهر دمی یاد آید شب هر جمعه بدان ذوق بمیخانه روم که مرخص شده طفل از بر استاد آید کام شیرین شودم تلخ و سرشگم گلگون هر دمم یاد ز ناکامی فرهاد آید نتوان گفت که ناید بسرم یار صغیر آید اما چکنم کز ره بیداد آید صغیر اصفهانی