صغیر اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۲۱۹: تا لبم بوسه چند از تو دلارام نگیرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا لبم بوسه چند از تو دلارام نگیرد نشود جان ز غم آزاد و دل آرام نگیرد همه را بوسه عطا کردی و کردی ز غم آزاد این غم ماست که آغاز وی انجام نگیرد وعظ واعظ ز چه دانی نکند جا بدل ما پختگانیم که در ما سخن خام نگیرد زاهد از خرقه سالوس مشو غره که ساقی صد چنین جامه بها بهر یکی جام نگیرد نرسیده است بسر منزل آمال کس آری هیچکس کام از این زال جهان نام نگیرد گو رها کرد شکار و تن او گور فرو برد ابله آنکس که بخود پند ز بهرام نگیرد جام می گیر و تو هم پیرو جم باش صغیرا کس از این عالم فانی به از او کام نگیرد صغیر اصفهانی