صغیر اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۸۵: به تغافل همه روزان و شبان میگذرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به تغافل همه روزان و شبان می گذرد حیف از این عمر که در خواب گران می گذرد از بد و نیک جهان قصه مخوان باده بخور شادی این که بد و نیک جهان می گذرد راستی قابل این نیست جهان گذران که بگوییم چنین است و چنان می گذرد تا بگیری کُلَه از سر رَوَد ایّامِ بهار تا نهی باز به سر فصل خزان می گذرد گذراند ز کمان فلکت شستِ قضا همچو تیری که به ناگه ز کمان می گذرد وضع گیتی طلب از مهتر سیاحان مهر که بر او سیر کران تا به کران می گذرد هر نفس عمر تو بی سود کسان است صغیر گر به تحقیق ببینی به زیان می گذرد صغیر اصفهانی