صغیر اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۴۷: تنها ستمت بهر من ای ماه جبین است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تنها ستمت بهر من ای ماه جبین است یا با همه بی مهری و آئین تو این است کوتاه نمود از همه جا دست خیالم بالای بلندت که بلای دل و دین است در ظلمت زلف تو دل خضر شود گم از بسکه شکن در شکن و چین سرچین است این زلف سیاه است بر آن روی چو خورشید یا روز به شب کفر باسلام قرین است تا آنکه مگر ره به دهان تو برد دل عمریستکه چون خال لبت گوشه نشین است از کوی خود ای دوست مرانم سوی جنت بی روی توام کی سر فردوس برین است یکذره مرا کار به خورشید فلک نیست خورشید من اینست که بر روی زمین است یکدم نرود عمر که بی غصه نشینم تا رفته غم از دل غم دیگر به کمین است خوش دار صغیر آنچه که پیش آیدت آخر تا چند توان گفت چنانست و چنین است صغیر اصفهانی