صغیر اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۲۳: ایخوش آنعارف سالک که ز راه آگاهست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ایخوش آنعارف سالک که ز راه آگاهست حاصل بندگیش دیدن روی شاه است گرجهان بینی و بس فرق تو با حیوان چیست چشم انسان همه بینای جمال الله است سر کویت شده از خون شهیدان دریا مگر ایجان جهان کوی تو قربانگاه است خود که باشی تو که هر جامه بدوزم از وصف پیش بالای تو چون آورم آن کوتاه است ای که اندر پی آن چاه ذقن میگردی واقف رفتن خود باش براهت چاه است چه شود کامرواخواهی و خرم ما را ای که بر ما هر چه تو را دلخواه است آه اگر لطف توام بدرقه ره نشود که گهر دارم و صد راه زنم در راه است گر من از خود نیم آگاه صغیرا غم نیست بندهٔ پیر مغانم که زمن آگاه است صغیر اصفهانی