صغیر اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۱۲: اکنون که بهار آمد و ایام بکام است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
اکنون که بهار آمد و ایام بکام است در باغ گه بوسه زدن برلب جام است دانند حلال از چه سبب خون کسان را آن قوم که در مذهبشان باده حرام است گر خلق همه در پی ترتیب کلامند گوش دل ما در پی تأثیر کلام است از عقل نبرده است کسی راه بمقصود صد شکر که ما را بکف عشق زمام است عشق است چو عنقا و نشیمن بودش قاف عقل است چو عصفور و مقامش لب بام است هر کار که اتمام پذیرفته به عالم نیک ار نگری از مدد عشق تمام است بی عشق صغیرا نرسد کار باتمام آن کار که بی عشق تمام است کدامست صغیر اصفهانی