صغیر اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۱۰: گفتم کمند عشق تو در گردن منست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گفتم کمند عشق تو در گردن منست گفت این کمند خلق جهانرا بگردنست گفتم ز درد عشق تو کاهیده شد تنم گفتا میان ما و تو حایل همین تنست گفتم براه عشق شد آلوده دامنم گفتا خموش این ره هر پاکدامن است گفتم ز دوستان تو خواهم نشانه ئی گفت آنمراست دوستکه با خویش دشمنست گفتم سخن زار من و خوبان آن کنند گفت از منست آنچه حلاوت به ار من است گفتم صغیر خواست ز حسن تو جلوهٔی گفتا بهر چه مینگرد جلوه من است صغیر اصفهانی