صغیر اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۰۹: خوش میگذرد آنکه مرا روح روانست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خوش میگذرد آنکه مرا روح روانست واندر پی او از تن من روح روانست موئیست میانش که از آن هیچ نشان نیست جز لاغری من که در آن موی میانست تا دیده ام آن لعل لب و قامت و رخسار کی در نظرم کوثر و طوبی و جنانست چشمش همه تیر مژه پیوسته بر ابرو این ترک سیه مست عجب سخت کمانست تنها نه مرا کرده پریشان سر زلفش آشفته آن طره دل خلق جهانست دست از سر و جان شو بره عشق که این راه اول قدمش پای زدن بر سر جانست در بادیهٔ عشق بزن خیمه صغیر! کانجا نه دگر صحبت کون و نه مکانست صغیر اصفهانی