صغیر اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۳۲: مکن باور به یک منوال دور زندگانی را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مکن باور به یک منوال دور زندگانی را به یاد آر ای توانا روزگار ناتوانی را به کسب معرفت کوش و جوانی صرف طاعت کن که خواهی خورد گاه پیری افسوس جوانی را برای معنی است ایجاد هر صورت مشو غافل بصورتها بزن پای و بدست آور معانی را گرت بایست دیدار حقیقت چشم جان بگشا بچشم جان توان دیدن جمال یار جانی را تو از احصای نعمتهای ظاهر قاصری آخر شمردن کی توانی مرحمت های نهانی را چو بد کردی و بد دیدی مده بد را بحق نسبت بحق اصل خوبی ها رها کن بدگمانی را بلا از آسمان گردید بر اهل زمین نازل زمین بگذاشتند آنها چو حکم آسمانی را کمال خویشرا حق کرد ظاهر اندرین خلقت نمود آئینهٔ صنع خود امر کن فکانی را تو کردی دمبدم عصیان حقت افزود بر نعمت پذیرد هم در آخر تو به ات بین مهربانی را صغیرا بر بنای عالم آنکو معترض گردد بدان ماند که خشتی خرده گیرد طرح بانی را صغیر اصفهانی