صغیر اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۲۱: اگر به جرم محبت کنند پوست مرا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
اگر به جرم محبت کنند پوست مرا نمی رود بدر از سر هوای دوست مرا رضای دوست گزیدم بخود چو دانستم که هرچه دوست پسندد همان نکوست مرا بخواب خوش همه شب مهر و ماه می بینم ز بسکه در نظر آن یار ماه روست مرا قدش بچشم پرآبم مدام جلوه گر است چه احتیاج به سرو کنار جوست مرا چو من به هر دو جهان پا زند ز سرمستی هرآنکه نوشد از این می که در سبوست مرا نمانده در دل من هیچ آرزو لیکن چو عرش خاک نجف گشتن آرزوست مرا صغیر کرد غلامی حیدرم آزاد بلی چه باک ز حشرم که خواجه اوست مرا صغیر اصفهانی