حاجب شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۱۴۲: نسیم صبح به عالم زمن سلام رسان
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نسیم صبح به عالم زمن سلام رسان پس از سلام تو این بهترین پیام رسان به بزم مردم دانا چو بگذری زنهار تو این پیام به خوبان زخاص و عام رسان بگو که فصل بهار است و جشن جمشید است بگوش جمله پیامم به احترام رسان اگر که مفتی شهرت خم و سبو بشکست بحکم شهنه عدلش به انتقام رسان مقام فقر بسی برتر از مقامات است بسعی و جهد تو خود را در این مقام رسان شهان به قدرت و حشمت به خویش می بالند تو خود زفقر و قناعت به احتشام رسان بیا نسیم سحر چون تو روح قدس منی به طاق ابروی مردان ز من سلام رسان به کوه و دشت چو خود مشکبار می گذری تواین غزل به غزالان خوش خرام رسان رسد بیان و فصاحت به اهتمام ولی کنون تو نامه خود رابه اختتام رسان اثر به صحبت خامان و ناتمامان نیست تو این کلام بهر پخته و تمام رسان سلام معنی خیر و سلامت است بلی زمن سلام به هر سالم همام رسان زماه عارض او شامها به صبح رسید ززلف تیره خود صبحها به شام رسان امام رسته ز، هر قید و تارک دنیاست تو این حدیث به مأموم و بر امام رسان ز «حاجب » این غزل نغز و این عطیه خاص بگوش اهل حقیقت به اهتمام رسان حاجب شیرازی