حاجب شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۱۴۱: یکه تازا خنگ عزم امروز در میدان فکن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
یکه تازا خنگ عزم امروز در میدان فکن گوی نه افلاک را با لطمه چوگان فکن گر که شیطانت بود در قصد و دجالت رقیب تیر بر دجال زن شمشیر بر شیطان فکن ذات واجب را، اگر فرض و قیاسی بایدت قرعه بر نام کرام حضرت انسان فکن نام جاویدان اگر خواهی و عمر سرمدی جان خود را جان من در مقدم جانان فکن ای که هستی ناخدای کشتی دریای فیض کشتی عزت در این دریای بی پایان فکن از برای حفظ ناموس ای عزیز مصر دل صدهزاران ماه کنعان در چه زندان فکن چشمت از ابروی مژگان تیر دارد برکمان پس دل وحشی تر، از آهو، به یک پیکان فکن لؤلؤ، و مرجان نشانی از لب و دندان تست از لب و دندان اثر در لؤلؤ، و مرجان فکن همچو «حاجب » گر توانی در کمال و معرفت سایه خود بر سر هر بی سروسامان فکن حاجب شیرازی