حاجب شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۱۲۰: مطبوع اگر که مال بود جان اگر عزیز
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مطبوع اگر که مال بود جان اگر عزیز این هر دو را به پای یکی مرد فرد ریز در صد هزار مصر عزیزی، از آن تو راست یوسف به دل غلام و زلیخا به جان کنیز دنیا عجوزه ایست نیرزد نگاه را آرد عروس کاوس و پرویز اگر جهیز از جعد مشگبار تو خیزد مگر نسیم که هر سحر عبیر فشانست و مشگ بیز با ترک چشم مست تو، ابرو، بناز گفت کندی مکن که تکیه گه تست تیغ تیز برچیده مرغ همت ما دانه ها درشت چون شد درشت دانه هم از ماست خورد و ریز بر اعتدال قد تو از سرکشی سزد تا، سرو، را بنشانی بپای خیز از نور صبح، ظلمت شب رفع شد، ندیم برخیز و می بریز که برخواست رستخیز کاسد متاع حسن به عهد تو شد چنانک صد یوسف و بشیر نیرزد به یک عزیز «حاجب » به عین فقر مریز آبروی خویش بر پای هر مخنث بی آبروی هیز حاجب شیرازی