حاجب شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۸۲: آنکه در نثر، به دعوی ید بیضا می کرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آنکه در نثر، به دعوی ید بیضا می کرد کاش بر صفحه نظم تو تماشا می کرد نظم و نثر تو یقین آب حیات ابد است که سکندر، دمی از خضر تمنا می کرد طوطی از خامه تو شکر انشا می خورد بلبل از نامه تو خواهش املا می کرد در پی رسم تقاضات علی الرسم لبم بعد مدح از دهنت بوسه تقاضا می کرد شاه از پیل پیاده کند، از اسب وزیر آنکه عالم همه مات رخ زیبا می کرد فیض روح القدس اندر قلم قدرت اوست زان که گاه سخن اعجاز مسیحا می کرد دل صدف وار، پر از معنی گوهر، بد از آن سینه صافی ما صنعت دریا می کرد سوختم از شرر آتش غیرت «حاجب» مدعی گر هوس سوختن ما می کرد حاجب شیرازی