حاجب شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۷۷: هر آنکه جامه جان در محبتی بدرید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر آنکه جامه جان در محبتی بدرید به قد و قامت خود خلعت شرف ببرید حسود ما همه خر مهره داشت ما همه در ازو خرید به خروار و کس ز ما نخرید چمان چو من بگذر، زان چمن که گرگ در اوست که آهوی دل ما اندر این چمن بچرید گه رحیل ز خواب ار تنی نشد بیدار چو رحل ماند به مرحل به کاروان نرسید کجا دگر، به گلستان پرد، دمی آزاد اگر که مرغ گرفتار از قفس بپرید کجا شود، سر، سرکردگان کسی که به شوق به جان و سر، بسر کوی سروری نرسید کسی که فصل جوانی نکرد خدمت پیر نبرد راه به مقصد به مسلکی نرسید چگونه می شنود صوت مرغ گلشن راز هر آنکه پنبه غفلت ز گوش جان نکشید بیا چو «حاجب » درویش صلح کل میباش کز اهل حرب کسی بوی مردمی نشنید حاجب شیرازی