حاجب شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۱۱: صبح عطسه زد یار، با وفا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
صبح عطسه زد یار، با وفا گشت مشک بو، عطسه صبا خون ز عارضش بر زمین چکید شد زمین بهشت از، گل و گیا تا صبا کشید از رخش نقاب بر طلوع داد صبح را صلا خضر تشنه تر، از سکندر است در، چه فناست چشمه بقا در فنا مرا، دولت بقاست چون بقای مرد هست در فنا چیست امر خیر غیر صلح کل چیست کار نیک به از این تو را گر برون رود زشتی از جهان کی برون رود ز اهل ری ریا خیر و نیکوئی در خفا نکوست فسق در خفاست خیر بر ملا از حجاب وهم «حاجبا» درآ تا شود، به غیر ثابت ادعا حاجب شیرازی