ایرج میرزا
قطعه ها
شمارهٔ ۳۷ - جواب وحید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ستوده طبع وحیدا رسید نامۀ تو شد از رسیدنش این جان ناتوان خرسند ز گفته های تو در وصف خویش خُرسندم چنان که از کرم ابر، بوستان خرسند نه من به تنها خرسند از آن شدم که شود برای هر که فرستند ارمغان خرسند اَخ الفضایل واُمُ المَکارِمی و ز تو دل ابوالفرج و ابن خلکان خرسند زمانه فرصت این حرف ها به ما ندهد غمین مباش اگر نیستی به جان خرسند به هر که در نگری چون من و تو دلتنگست گُمان مبر که بود کس در این جهان خرسند اگر ز درد دل بنده با خبر باشی شوی ز درد دل خویش بی گمان خرسند من از روان خود آزرده ام ولی مردُم ازین که هست فلان شعرِ من روان خرسند چنانکه در غم جهان کندن است مردِ صلیب به نظره جمعی در پایِ دارِ آن خرسند تمام بی هنرانند خلق دورۀ ما چسان شود دو هنرور در آن میان خرسند ز ضعف اهل دل ارباب مُلک خرسندند چنانکه را هزن از ضعف کاروان خرسند من ار ملول گذشتم ز دوستان سهلست به جای بنده بمانند دوستان خرسند ایرج میرزا