میرزا حبیب خراسانی
غزل ها
شمارهٔ ۳۴۳: تو از عالم جز این یکدم نداری
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تو از عالم جز این یکدم نداری جز این یکدم تو از عالم نداری مده بیهوده نقد این دم از دست که سرمایه جز این یکدم نداری همه عالم غم و درد تو دارند ز بیعاری تو درد و غم نداری توئی اسکندر اما آینه ات نیست سلیمانی ولی خاتم نداری نشان آدم از تعلیم اسما است تو غیر از اسمی از آدم نداری چه میپوئی بگرد اسم اعظم که تو اسمی ز خود اعظم نداری بگرد نکته مبهم چه پوئی که جز خود نکته ای مبهم نداری مکن با کس عیان راز دل خویش که غیر از خویشتن محرم نداری دوای درد خود را هم ز خود جوی که جز از خویشتن مرهم نداری اگر رستی تو از دستان این زال بمردی کم دل از رستم نداری میرزا حبیب خراسانی