میرزا حبیب خراسانی
غزل ها
شمارهٔ ۳۲۲: تن همه زشتی و بدی یارجلاخذبیدی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تن همه زشتی و بدی یارجلاخذبیدی جان همه دیوی و ددی یار جلاخذبیدی از همه جا بیخبرم، عبرت اهل نظرم لنگ و شل و کور و کرم یارجلاخذبیدی بر در هر خانه و کو، در همه جا وز همه سو از من دلخسته بگو یارجلاخذبیدی کور منم، عور منم بیدل و بی زور منم از ره حق دور منم یار جلاخذبیدی مرد توئی مرد توئی، چاره هر درد توئی قطب توئی فرد توئی یارجلاخذبیدی مایه هر سور توئی،قائد هر کور توئی خانه معمور توئی یار جلاخذ بیدی سنگ توئی، جام توئی، ننگ توئی نام توئی خاص توئی عام توئی یار جلاخذ بیدی پخته توئی خام توئی، دانه توئی دام توئی خانه توئی بام توئی یار جلاخذبیدی سست و گران خیز شدم بیخود و ناچیز شدم سخره هر حیز شدم یار جلاخذبیدی پیر و فرومانده شدم، از همه در رانده شدم خسته و درمانده شدم یارجلاخذبیدی بر در مردان جهان، حلقه بزن نعره زنان فاش بگو از دل و جان یار جلاخذبیدی میرزا حبیب خراسانی