میرزا حبیب خراسانی
غزل ها
شمارهٔ ۲۹۳: ترکانه سحر تاخته آمد بسر من
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ترکانه سحر تاخته آمد بسر من شمشیر جفا آخته آمد بسرمن با چهره افروخته آمد ببر من با قامت افراخته آمد بسر من یکباره بزد رخت حریفان و بدر برد آن دزد که نشناخته آمد بسر من آن خانه برانداز که با عشوه و باناز صد خانه برانداخته، آمد بسر من صد جامه تقوی و دو صد جامه زناموس یکباره بپرداخته، آمد بسر من آشفته و مستانه بناگاه سحرگاه با زلف نگون ساخته آمد بسر من در محفل یاران دغل بار، بمستی صد نردهوس باخته، آمد بسرمن میرزا حبیب خراسانی