میرزا حبیب خراسانی
غزل ها
شمارهٔ ۲۳۲: در این خرمن گدائی خوشه چینم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در این خرمن گدائی خوشه چینم گدایان دگر دائم بکینم فزون رفت از شب و روزم چهل سال که پا بند اندر این شک و یقینم بدین درگه ز پستی وز بلندی ندانم کاسمانم یا زمینم نمیدانم ز نور یا ظلامم نمیدانم زکفرم یا ز دینم بدان سویم که میل خواجه باشد نمیدانم در آنم یا در اینم وطن بنموده خوکی در سرایم هجوم آورده شیری بر عرینم ستاده دیوی اندر آستانم فتاده ماری اندر آستینم نمیدانم سلیمان یا هریمن شد از از روز ازل نقش نگینم ز آدم زاده ام، مانند آدم همیشه در فغان و در حنینم بغیر از ربنا انا ظلمنا نباشد نغمه قلب حزینم یکی روباه حیلت گر ز جادو فتاده روز و شب در پوستینم میرزا حبیب خراسانی