میرزا حبیب خراسانی
غزل ها
شمارهٔ ۲۲۸: نیمه هشیاریم و یک نیم دگر مستانه ایم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نیمه هشیاریم و یک نیم دگر مستانه ایم لطفی ای ساقی که ما محتاج یک پیمانه ایم بیم رسوائی مده ایشیخ ما را بعد از این سالها شد ما برندی در جهان افسانه ایم عقل اگر با ما بود از عهد دیرین آشنا بگذر از ماگو که نیز از خویشتن بیگانه ایم هر کجا زلف بتی، در تار او بند و شکن هر کجا شمع رخی، بر گرد او پروانه ایم لب بلعل گلرخان بنهاده همچون ساغریم چنگ در زلف بتان افکنده همچون شانه ایم شیخ بیدین را بگو تکفیر ما نبود سزا کفر و ایمان در خور عقلست و ما دیوانه ایم سیل انده را بگو آبادی ما را مده بیم و یرانی، که از روز ازل ویرانه ایم میرزا حبیب خراسانی