میرزا حبیب خراسانی
غزل ها
شمارهٔ ۲۲۷: تا بکی همراهی این عقل سرگردان کنم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا بکی همراهی این عقل سرگردان کنم عقل را امشب بپای خم می قربان کنم من که خط پادشاهی دارم از سلطان عشق بر سر سلطان عقل و خیل او فرمان کنم مشکل افتاده است کارم سخت از دست خرد بشکنم دست خرد و این کار را آسان کنم این زمین شوره را از بیخ و از بن بر کنم بار دیگر بوستان لاله و ریحان کنم گر بر این دشمن ظفر جستم بعون کردگار تا ابد از عیش پاکوبان و دست افشان کنم دست من گر بست و در زنجیر و زندانم فکند من بدندان چاره زنجیر این زندان کنم داده ام پیمان بدان پیمانه پیمایان که باز عقل را گریان نمایم عشق را خندان کنم بی سرو سامان شدم ای عشق فرصت ده مرا فرصتی، تا من ز نو فکر سر و سامان کنم میرزا حبیب خراسانی