میرزا حبیب خراسانی
غزل ها
شمارهٔ ۲۱۶: شکرلله که شدی باخبر از عالم دل
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شکرلله که شدی باخبر از عالم دل اندکی با تو توان گفت کنون از غم دل زخم دل خوردی و از درد دل آگاه شدی میتوان از لب تو جست کنون مرهم دل دل ز کف دادی و بیدل شدی و بگرفته است حلقه زلف سیاه تو کنون ماتم دل سخن عشق مگو با دل نامحرم غیر که بغیر دل من نیست ترا محرم دل ای سلیمان که بحکم تو بود دیو و پری ندهی تا بکف اهرمنان خاتم دل جان بعشق تو سپردم که توئی راحت جان دل بمهر تو نهادم که توئی همدم دل جان اگر نیست نثار تو، ندارم غم جان دل اگر نیست فدای تو، بگیرم کم دل میرزا حبیب خراسانی