میرزا حبیب خراسانی
غزل ها
شمارهٔ ۲۰۴: ای آفت جان و فتنه هوش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای آفت جان و فتنه هوش وی سرو روان و چشمه نوش آن پسته چرا دهان ببسته است وان غنچه چرا نشسته خاموش برخیز و برو بیا و بنشین بستان و بده بگو و بنیوش گیسوت فتاده تا بزانو زلفت زده حلقه بر بنا گوش من بسته ام و تو بند بر پای من بنده ام و تو حلقه در گوش دوشینه نبرد خوابم از عیش امشب نبرد ز حسرت دوش امشب ز فراق دست بر دست دیشب ز وصال دوش بر دوش آن غم که بسینه بود پنهان اشک آمد و برگرفت سرپوش دانی که بسر برآید آخر دیگی که همیشه میزند جوش میرزا حبیب خراسانی