میرزا حبیب خراسانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۵۹: حلقه بر هر در زدم دیدم در میخانه بود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
حلقه بر هر در زدم دیدم در میخانه بود در کفم هر سبحه کافتاد از گل پیمانه بود جلوه گر از چهره پیر مغان دیدم عیان نقش هر صورت که اندر کعبه و بتخانه بود پرتوی از نقطه دانش در این بیدانشان یک حقیقت دیدم و چندین هزار افسانه بود چون فنای عاشقانرا شاه جان پروانه داد سوخت صد پروانه و یک شمع را پروانه بود عقل کل کش ساده دیدم با دو صد نقش و نگار شور سودا و جنون از یک دل دیوانه بود صد هزاران ساز و در هر یک نوائی مختلف چون نهادم گوش جان یک ناله مستانه بود میرزا حبیب خراسانی