میرزا حبیب خراسانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۵۴: میزند روز و شب جرس فریاد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
میزند روز و شب جرس فریاد می رود کاروان به عشق آباد همه تن یکدهان و اندر وی یک زبان اندر او دو صد فریاد هیچ دانی که چیست بانگ ناقوس است کین دم از پیر دیر دارد باد راه عشق است و باد کبر و غرور باید از سر بخاک راه نهاد تا تو موری بپای عجز بپوی چون سلیمان شدی بمسند باد بادب گام نه که در ره عشق اولین منزل است بحر آباد منزل سعد و خاک سعد الدین کز حقش صد هزار رحمت باد میرزا حبیب خراسانی