میرزا حبیب خراسانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۱۴: دم زد لبی از شکوه، نیش نام نهادند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دم زد لبی از شکوه، نیش نام نهادند خون شد دلی از غصه، میش نام نهادند صد تیغ جفا بر سر و تن دید، بهر بند یکناله بر آورد، نیش نام نهادند در قعر خم از چوب جفا بسکه قفا خورد خون شد دل انگور، میش نام نهادند گویند می و جام گرفت از کی و جم نام کی بود و کجا بود و کیش نام نهادند لبریز شد از باده و، کف کرد و فرو ریخت سر جوش می از خم، که قیش نام نهادند عکسی ز رخ شاهد ما در عرب افتاد سعدی و ثریا و قیش نام نهادند یک قصه ز حال دل دیوانه ما بود آن قیس، که مجنون حیش نام نهادند میرزا حبیب خراسانی