میرزا حبیب خراسانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۹: صافی آبست ز آبگینه هویدا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
صافی آبست ز آبگینه هویدا یا رخ خوب تو شد در آینه پیدا چو نان سنگی کز آب صاف نمودار سنگ دلت از صفای سینه هویدا خیز و در حجره را بمردم در بند پس بنشین، لعل در تکلم بگشا لیک در حجره را چه فایده بستن کز لب بام آمدند بهر تماشا گو همه عالم نظر کنند و به بینند ما و تو با هم نشسته یکه و تنها سفره بیغما برند و خانه بتاراج خانه خدا در کند چه بر همه کس وا بر سر بازار مشتری نکند راه راه مگس چون فتد بدکه حلوا تنک کمر را برای تفرقه بر بند تنک شکر را ز بر تجربه بگشا تا نگشائی دهان میان بنبندی کس نکند در میانه حل معما دعوت بی مدعی و خانه خالی منزل بی ابتدال و نزل مهنا محفل بی انتظار و مجلس بی غیر نعمت بی منتها و سفره یغما میرزا حبیب خراسانی