صفی علیشاه
بحر الحقایق
بخش ۴۷۱ - ارشاد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بس این نفس را شأنی عظیم است تو نشناسی که نفست بس سقیم است خود او را با چنان لطف و شرأفت عجین داری باقسام کثافت اگر پاکش ز قاذورات سازی باو بینی که می شاید بنازی در آر از منجلاب این در صافی بظلمی کش نمودی کن تلافی مهل معشوق خود را نزد اوباش مده کالای خود بر دزد و قلاش بکام اژدها بینی دل آرام عجب از غیرتت گرمانی آرام اعلنت از خدا و اولیا جوی که آری بر نجات نفس خودروی بتأیید حق است این گر چه موقوف ولی اوقات باید داشت مصروف بکوشش آب خود را کن تو صافی که نبود موهبت راهم منافی رسد گر موهبت نعم المراد است وگرنه بر عمل هم اعتماد است بود در کار امیدت فزونتر بسا نادر که ماند کشت بی بر صفی نبود امید و اعتمادش بجز برلطف حق در هر مرادش تو دانی حال محتاجان مسکین اغثنی یا غیاب المستغیثین صفی علیشاه