صفی علیشاه
بحر الحقایق
بخش ۲۹۶ - عبدالمانع
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تو عبدالمانع آنرا دان بواقع که دارد باز حقش از موانع «عسی آن تکر هواخیر لکم» را بیابد وجه و بنهد اشتلم را بیابد وجه آنرا کز چه حاصل نشد شیئی که بر وی بود مایل دهد حق «ان تحبوا» را بسیرش که آنچیزی که خواهد نیست خیرش اگر یابی که از چیزی شوی پست دهندت گر که هم اندازی از دست و گردانی که از بهر تو سود است شوی خواهانش ار چه بد نمود است نیاید در مذاقت خوش دوائی ولی مینوشی از بهر شفائی بعدالمانع این معنی است مکشوف از آن خاطر ز خواهش داشت موقوف نه هرگز در خیال خیر و شر است نه بند جلب نفع و دفع ضر است نماید منع از خود میل خود را بجا از حق شناسد نیک و بد را ز خود داند بدی گر پیش سیراست ز حق امری که آید محض خیر است صفی علیشاه