صفی علیشاه
بحر الحقایق
بخش ۲۹۴ - عبدالغنی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز حق عبدالغنی دارد غنائی که ز استغنا نبیند ما سوائی نمود از ما سوا حق بی نیازش باستغناست از خلق امتیازش بمحتاجان عطا بی مسئلت کرد باستعداد لیک آن موهبت کرد دهد بی مسئلت الا که قائل باستعداد باشد نطق سائل دهد یعنی عطاگر بی سوالی طلب ز او کرده اند از نطق حالی چه باشد فقر ذاتی بهر ممکن بمعنی افتقار اوست بین سوی آن کو بهمت هاست جامع باو فقر و غناها جمله راجع غنا چون بحرش اندر آستین است بذات خود غنی از عالمین است چو ذاتش فانی اندر ذات حق است غنایش ثابت از اثبات حق است صفی علیشاه