بلند اقبال
بخش سوم
بخش ۲۱ - فی التنبیه
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ببین صنع صانع دراعضای خود به حیرت شواز فرق تا پای خود به یکپاره پیه بنهاده نور که چشم تو بیند ز نزدیک ودور به رفتن تو را پای رفتار داد به گفتن تو رانطق وگفتا رداد مرا حیرت آید که یک چشمه آب گهی سرکه بیرون دهد گه گلاب به سر پنجه های توناخن نهاد که آسان توانی گره را گشاد چه رگها به جسم تو انداخته به کشت وجود توجو ساخته تو را یک زبان داده است ودو گوش که دوبشنو وگو یک از روی هوش به عالم چه چیز است کاندر تونیست تو خودمی ندانی سرشتت زچیست زحکمت به اعضا نهاد استخوان که تا سخت گرددبدنها از آن تو را داددندان که تا نان خوری همت داده نان تا به دندان خوری خدائی که دندان دهد نان دهد چرا آرد پس کس به انبان نهد بلند اقبال