بلند اقبال
بخش دوم - داستان گل و بلبل
بخش ۳۷ - در صیدشدن فاخته: به مظلوم ظلمی که ظالم کند - کجا خودبردجان وسالم کند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به مظلوم ظلمی که ظالم کند کجا خودبردجان وسالم کند چو بلبل هلاک ازغم یار گشت ببین تا که بر فاخته چون گذشت به ناگاه صیادی آمد به باغ زهرسو پی صیدی اندر سراغ بیفتاد چشمش چو برفاخته که بر سرو بنشسته خود ساخته کمین کرد و او را بشد روبرو بینداخت از دور تیری بر او چو آن تیر آمد برفاخته سپر شد به پیشش سرفاخته نگون گشت ناگه ز بالای سرو بیفتاد و جان داد بر پای سرو ببین فاخته ز آه بلبل چه دید ز بس آتشین آه از دل کشید ز آه دلخسته باید حذر که بر آسمان می رساند شرر کس از راه دل آتش افروزدا دل سنگ خارا از او سوزدا به در می رود تیر آه از فلک چون سوزن که بیرون رود از قدک بلند اقبال